۱۳۹۰ مهر ۳, یکشنبه
۱۳۹۰ مرداد ۳۰, یکشنبه
۱۳۹۰ مرداد ۲۶, چهارشنبه
امضایی برای آزادی
http://eteraazsabz.wordpress.com/2011/08/14/امضایی-برای-آزادی/
جمع اوری امضای ایرانیان در سراسر دنیا برای شکست حصر غیر قانونی اقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی و خانم ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی
جمع اوری امضای ایرانیان در سراسر دنیا برای شکست حصر غیر قانونی اقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی و خانم ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی
۱۳۹۰ مرداد ۱۷, دوشنبه
وبلاگ زیر پوست شهر
اعتراض وبلاگ نویسان سبز به ایجاد فضای سرکوب و اختناق در کردستان
در شرایط جاری، حکومت خودکامه ایران در ضعیف ترین وضعیت ممکن از نظر مشروعیت داخلی و بین المللی به سر می برد. از همین روست که جمهوری اسلامی برای سرپوش گذاشتن بر بحران مشروعیتی که بدان گرفتار آمده، نیروهای سرکوبگرش را به بهانه مقابله با فعالیت نیروهای های تروریستی و جدایی طلب و در عمل به منظور ایجاد جو رعب و وحشت به منطقه کردستان فرستاده است. لذا جمعی از وبلاگ نویسان سبز در حمایت از مردم کردستان، ضمن اعتراض به سیاست های سرکوبگرانه حکومت ایران ، موارد ذیل را اعلام می دارند:
- در عصر مبارزات مدنی، فعالیت های تروریستی و مشی مسلحانه نمی تواند ضامن احقاق حقوق هیچ بخشی از ملت ایران باشد و تنها راه را برای سرکوب بیشتر باز می کند. در عین حال به این موضوع واقف هستیم که راهبرد دایمی جمهوری اسلامی در مواجهه با اعتراضات اقلیت های قومی و مذهبی این بوده است که با بهانه قرار دادن فعالیت های مسلحانه گروه های تروریستی مانند پژاک، اصل مطالبات اقلیت ها را مخدوش جلوه داده و با ایجاد فضای پلیسی و امنیتی، فعالیت های مدنی اقلیت های قومی برای کسب برابری حقوقی را سرکوب نماید. لذا ما امضاکنندگان این بیانیه، ضمن مرزبندی و مخالفت با گروههای جدایی طلب و گروههایی که مشی مسلحانه را برگزیده اند و همچنین محکوم نمودن هر گونه حرکت تروریستی از سوی این گروهها، حمایت خود را از اعتراضات مدنی اقلیت های قومی و مذهبی ابراز می نماییم.
- در لشکرکشی های حکومت ایران که به بهانه دفاع از مردم منطقه کردستان صورت می گیرد، بیشترین آسبب را مردم منطقه می بینند. این حجم از آتش گشودن ها و حملات گسترده نه متناسب با تهدیدات موجود است و نه تضمین کننده امنیت مردم منطقه. خبرهایی که از مناطق درگیری منتشر شده است حکایت از آن دارد که مردم بسیاری آواره و دچار آسیب شده اند. حکومت ایران قطعا نسبت به این مسایل مسئول می باشد و توجه مجامع حقوق بشری را به تبعات این اقدامات جلب می کنیم. عدم تحرک نهادهای بین المللی و حقوق بشری و سکوت خبری نسبی که بر این حوادث سایه افکنده است بر نگرانی های موجود افزوده است. بر این باور هستیم که در این شرایط، حضور نمایندگان نهادهای بین المللی و حقوق بشری و همچنین خبرنگاران آزاد می تواند به ارائه گزارشات مستقل و نهایتا کاهش حجم خشونت نیروهای دولتی منجر شود.
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازوی حکومت ایران در ترور فعالین سیاسی داخل و خارج کشور بوده و همچنین نقشی عمده در ایجاد ناامنی های بین المللی و علی الخصوص منطقه خاور میانه بر عهده دارد. بنابراین سپاه پاسداران که خود یک نهاد تروریستی است نمی تواند مدعی مبارزه با فعالیت های تروریستی شود. از طرف دیگر بواسطه نقش برجسته سپاه پاسداران در سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز مردم، این نهاد فاقد مشروعیت مردمی برای دفاع از مردم ایران در مقابله با تهدیدات داخلی و بین المللی می باشد.
- روش های سرکوبگرانه هرگز راه حل مشکلات مناطق مرزی نیست و تنها به ابعاد نارضایتی ها افزوده است به گونه ای که ناآرامی های قومی یکی از اصلی ترین چالش های آینده کشور خواهد بود. متاسفانه سیاست مشت آهنین حکومت ایران در برخورد با مطالبات اقلیت های قومی و مذهبی، کشور را بصورت جدی در معرض چندپارگی قرار داده است. این موضوع، بار مسولیت نیروهای حاضر در جنبش سبز را سنگینتر می کند به نحوی که مساله اقوام باید به عنوان یکی از مهمترین سرفصلهای مطالبات جنبش، مد نظر قرار گیرد. یادآور می شویم که بر طبق منشور سبز:
- ضروری است، برای رهایی مردم از هرگونه سلطة سیاسی (استبداد، یکه سالاری و انحصارطلبی)، سلطة اجتماعی (تبعیض و نابرابری های اجتماعی) و سلطة فرهنگی (وابستگی و انقیاد فکری) تلاش شود. بر همین اساس جنبش سبز بر حمایت از حقوق زنان، نفی هرگونه تبعیض جنسیتی و احترام به حقوق اقوام و مذاهب مختلف ایرانی تأکید ویژه دارد.
- تلاش برای تحقق حقوق قانونی و احترام اخلاقی اقلیت های دینی و مذهبی و قومی از طریق زمینه سازی برای مشارکت فعال و نهادمند آنان در فرایندهای تصمیم گیری سیاسی در کشور، با تکیه بر هویت مشترک ایرانی و به رسمیت شناختن تنوع و تعدد فرهنگی، یکی از فعالیت های عمده جنبش سبز است.
- فعالین مدنی اقلیت های قومی و مذهبی به خوبی آگاهند که نه مساله استبداد حاکم بر ایران بدون کمک آنها حل خواهد شد و نه مساله تبعیض اقلیت ها بدون آگاهی و همراهی همه مردم ایران رفع خواهد شد. جدا نمودن مشکلات حوزه اقلیت ها از بقیه مسایل جاری ایران راهبرد موثری برای حل مشکلات این حوزه نیست و تنها به پراکنده شدن نیروی اجتماعی مخالف حکومت منجر می شود. ریشه مشکلات و تبعیض های موجود را نه در عدم استقلال از حکومت مرکزی، بلکه در خودکامگی و استبداد رای و عدم اعتقاد به قوانین حقوق بشری حکومت فعلی ایران باید جست که نه تنها برای اقلیت های قومی و مذهبی، بلکه برای تمامی ایرانیان، مصیبت آفرین بوده است. بی شک حکومتی که منطبق بر بنیان های دمکراتیک و اصول حقوق بشری بنا شده باشد، می تواند تضمین کننده حقوق شهروندی همه ایرانیان فارغ از هر زبان و فرهنگ و مذهب باشد.
- راه برون رفت از شرایط موجود، همکاری و همدلی فعالین مدنی اقوام و فعالین سبز بر اساس حقوق بشر و در راستای نهادینه کردن حقوق شهروندی برابر می باشد. لذا لازم است تا تک تک ایرانیان، با حقوق شهروندی خویش آشنا شوند، و با تکیه بر این آگاهی و همدلی، متحدانه برای رسیدن به ایران برای همه ایرانیان، کوشش نمایند.
۱۳۹۰ مرداد ۸, شنبه
بررسی بحرانهای روحی عوامل شکنجه و سرکوب
نه تنها قربانیان، بلکه عوامل شکنجه و سرکوب نیز خود دچار بحرانهای روحی و روانی گوناگونی قرار می گیرند. بسیاری از این افراد دچار دوگانگی و تضاد روحی و رفتاری هستند. به این معنی که اقتدار به دست آماده از طریق اعمال حرکات خشونت آمیز در تناقض با کمبود این اقتدار و برتری در محیطهای خانواده، تحصیلی و غیره قرار میگیرد.
مبحث خشونت موضوعی است که همواره توجه ویژه به آن شده است و به علت برخورد روزمرّه آن در سطح جامعه برای همگان ملموس تر میباشد.
خشونت از محیط خانواده آغاز می شود. بسیاری از کودکان از بدو تولد شاهد رفتارهای خشونت آمیز در محیط خانواده، مدرسه و در آخر جامعه هستند. کودک این نوع رفتارها را در ذهن خود ثبت کرده و پس از مدتی چنان به این نوع رفتارها خو گرفته که رفتاری جز این نمی شناسد.
برخوردهای خشونت آمیز در حلقههای کوچکتر اجتماعی است، که عاقبت به شکل یک طرز تفکر در ذهن و روان انسان ته نشین شده و ناگزیر در روابط اجتماعی وی مشروعیت مییابد. خشونت در جوامعی که دستخوش جنگ، بحرانهای سیاسی و اقتصادی هستند قربانی بیشتری میگیرد.
در جریان سه دهه گذشته در ایران که موضوع جنگ مطرح بود، و پس از آن و به خصوص در دو سال گذشته که شاهد سرکوب در مجامع عمومی و خیابانها بودیم، میتوان به جرات گفت که خشونت در همه عرصههای زندگی سیر صعودی داشته است.
پیامدهای منفی توسل به خشونت، انسان را به سوی اصل مدارا سوق می دهد، ولی متأسفانه در جامعه کنونی ما خشونت جلوه نو و تازه یافته و بار دیگر می رود که بسیاری مسائل فردی و اجتماعی است را تحت تاثیر قرار می دهد. شاید به همین دلیل است که خشونت، امروزه به عنوان یک موضوع پژوهشی حساس و نه یک پدیده ساده مطرح می شود. موضوعی که فهم آن مستلزم به تامل در زوایا و مبانی فلسفی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. در بدیهیترین وجه خشونت ، که همان تعریف خشونت میباشد اختلاف نظر زیادی است. به گونهای که عدهای آنرا نوعی رفتار سیاسی می دانند، متقابلا هستند کسانی که معنی محدودتری از آن را مدّ نظر دارند و به کار برد عریان قدرت خشونت اطلاق می کنند.
از دیدگاه نگارنده خشونت به معنی اعمال هرگونه فشار و آزار به معنی تضعیف جسم و روان انسان است. خشونت چه دولتی باشد چه غیر دولتی، در اصل به دلیل مطیع ساختن و تحت کنترل در آوردن انسان به وسیله سیستم حکومتی و یا انسان است. قدرت، انعکاس ذات فاتحانه بشر است که خود را در اشکال مختلف مانند دولت، سنت و خانواده عینیت میبخشد.
همانگونه که عنوان شد اعمال خشونت در قالب آزار روانی نیز صورت میگیرد. بسیاری از روانشناسان معتقدند که خشونت روانی تاثیراتی به مراتب مخرّب تر از خشونت جسمی داشته و مستلزم زمانی طولانی تر برای التیام این جراحات روحی است.
دیگر آزاری جنسی و یا سادیسم جنسی یکی از راههای معمول اعمال خشونت به خصوص در زندانهای ایران است. سادیسم به کسب لذت جنسی از طریق شکنجه دادن و ایجاد درد جسمی و روحی برای دیگران اتلاق می شود.
باید به این مهم توجه داشت که نه تنها قربانیان، بلکه عوامل شکنجه و سرکوب نیز خود دچار بحرانهای روحی و روانی گوناگونی قرار می گیرند. بسیاری از این افراد دچار دوگانگی و تضاد روحی و رفتاری هستند. به این معنی که اقتدار به دست آماده از طریق اعمال حرکات خشونت آمیز در تناقض با کمبود این اقتدار و برتری در محیطهای خانواده، تحصیلی و غیره قرار میگیرد. در خانوادهای که کودک توجه و محبت بدون شرط را از والدین خود دریافت نکرده، سرخورده به محیط بیرون از خانواده پناه می برد. این محیط معمولاً مدرسه و اماکن تحصیلی محسوب می شود. اگر این کودک موفقیتهای چشمگیر تحصیلی که تا حدودی باعث التیام این سرخوردگی میشود را کسب نکند، این نیاز روحی به مورد توجه واقع شدن، افزایش مییابد.
میتوان تصور کرد که اکتساب قدرت از طریق باتوم، شلاق و دیگر ابزار شکنجه تا چه اندازه میتواند برای این افراد وسواسه انگیز و جذاب باشد.
خشونت با این معرفی، در ابعاد گوناگون و با حجم تاثیر گذاری متفاوت در مبارزات مدنی مردم که با خفقان و سرکوب مواجه شده نیز قابل رویت میباشد. پر واضح است که قربانیان خشونت، از دیدگاه همگان افرادی هستند که خشونت بر آنان اعمال می شود. هدف نگارنده تاکید بر نیاز به بالا بردن آگاهی و شناخت جوانب مختلف خشونت میباشد که قربانیان آن شامل عوامل شکنجه و سرکوب نیز میباشد
خشونت با این معرفی، در ابعاد گوناگون و با حجم تاثیر گذاری متفاوت در مبارزات مدنی مردم که با خفقان و سرکوب مواجه شده نیز قابل رویت میباشد. پر واضح است که قربانیان خشونت، از دیدگاه همگان افرادی هستند که خشونت بر آنان اعمال می شود. هدف نگارنده تاکید بر نیاز به بالا بردن آگاهی و شناخت جوانب مختلف خشونت میباشد که قربانیان آن شامل عوامل شکنجه و سرکوب نیز میباشد
دکتر فاریا بارلاس
اشتراک در:
پستها (Atom)